چشم زمردي خوشگل من ميدوني چقدر دلم برات. تنگ شده. دخترك نازنينم چقدر ازت غافل شدم چقدر ساده ازت گذشتم. نازكم من رو ببخش. آخه درد نداشتنت اونقدر سنگينه كه گاهي پاك كردن صورت مسيله جوابمه.. اما. تو كه مساله نيستي تو همه دنياي مني. امروز با همه نشاط اومدي تو ذهنم: نوزادي با چشم هاي درشت رنگي .دوباره مردي با چشم هاي رنگي داره منو به ياد چشمهات مي اندازه. عكسي از چشم هاي آبي يك دختر رو نشونم ميده و ميگه آرزو دارم بچه اي با چشمهايي چنين آبي خيره كننده داشته باشه, و من به تو و چشمهاي زمرديت فكر ميكنم. ,,تو دلم ميگم اما چشم هاي زمردي بچه من خيلي زيباتر از اينه. شايد تو پدرش باشي. ميگه نگاه كردن به چشم هاي زيبا بهترين لذته و. به چشمهام نگاه ميكن...